هم اکنون میتوانید سریال تماشایی و جذاب ملکه گدایان را از نکسوان فیلم دانلود و تماشا کنید.
سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده در سال ۱۳۹۹ ساخته شده است. این سریال محصول کشور ایران و در ژانر خانوادگی و اجتماعی می‌باشد. در این سریال باران کوثری، پانته آ بهرام، آرمان درویش، محمدرضا غفاری، رضا بهبودی، الهام کردا، فرزاد فرزین، عرفان ناصری، شبنم قربانی، سولماز غنی، یسنا میرطهماسب، علی اوجی، بهشاد شریفیان، علی صلاحی، مریم سرمدی، رومینا کوهزاد، آرزو افشار، شیدا یوسفی، الهام شعبانی، نورا محقق، مریم زارعی، فاطمه نیشابوری، نسیم اکبری و رؤیا نونهالی به هنرمندی پرداخته‌اند.
پیش نمایش سریال ملکه گدایان در آپارات
ملکه گدایان مجموعه نمایشی به کارگردانی حسین سهیلی زاده و به تهیه کنندگی رحمان سیفی آزاد و علی طلوعی، محصول سال ۱۳۹۹ است. امروزِ تو، می تونه فردای من باشه … هیچکس از سرنوشت خبر نداره…. حتی شما…
البرز شیمیدان ساکن آلمان است. پدرش خسرو و مادرش خورشید در ایران زندگی می‌کنند. البرز با دختری به نام سارا که در ایران زندگی میکند و برای درمان بیماری پدرش به آلمان آمده، آشنا می‌شود و با او نامزد میکند. او قرار است در ترکیه با سارا ازدواج کند. همه‌چیز برای یک مراسم به یادماندنی مهیا است که خبر می‌رسد پدرش به کما رفته‌است.
البرز با گذشته‌ای مبهم، از بازگشت به ایران هراس دارد اما برای آخرین ملاقات با پدر، راهی جز بازگشت به ایران ندارد، ولی بنابر مشکلاتی او مجبور است که به صورت قاچاقی به ایران بیاید. با وجود اصرار فراوان مادر البرز برای بازنگشتن او به ایران، البرز تصمیم خود را گرفته‌است. وقتی او بازمی‌گردد هیچکس او را نمی‌شناسد و او را فرهاد بابایی خطاب می‌کنند و کسی جز یک قاچاقچی او را به خاطر ندارد …
البرز، شیمیدان ساکن آلمان است. قرار است در ترکیه با نامزدش ازدواج کند. همه چیز برای یک مراسم به یادماندنی مهیا است که خبر می‌رسد پدر البرز به کما رفته‌است. البرز با گذشته‌ای مبهم، از بازگشت به ایران هراس دارد اما برای آخرین ملاقات با پدر، راهی جز بازگشت به ایران ندارد...
همه اطرافیان البرز ادعا می کنند او یک متکدی می باشد. همه البرز را فردی دچار اختلال ذهنی می دانند که هر بار هویتی متفاوت به خود می گیرد، همه این تئوری را قبول دارند به جز خود البرز که احساس می کند توطئه ای در کار است! او برای حل این معما راهی مکانی غریب به نام مفت آباد می شود ...
افرا از نام ملکه به عنوان زنی که پشت همه توطئه هاست رونمایی کرده و منتظر عاقبت آن است. ملکه قرار است به مفت آباد بیاید و همه بچه مضطرب هستند و چشم به راه ملکه ای که تا بحال ندیده اند اما در مفت آباد خون به پا می شود و خبری تلخ و هولناک به البرز می رسد ...!
سارا به البرز گفته است که خورشید ملکه است و همه توطئه ها زیر سر مادر است، البرز اما باور ندارد و به دنبال کشف نشانه های محکم تری است. در این میان آزمایش دی ان ای می تواند گره های این سردرگمی را باز کند ...
خسرو به هوش آمده است و البرز در پی کشف هویت خود می خواهد به او متوسل شود که پارسا کماکان مانع او می شود. همه چیز گره خورده است که لعیا از راه می رسد ...
لعیا مادر آریاست و خواهرِ خورشید اما نه البرز از این نسبت خبر دارد نه افرا، کلافِ روابط آدم ها پیچیده تر می شود که شبیر هم از راه می رسد ...
البرز و آریا در خیریه به یکدیگر رسیده اند و انگار هیچکدام از هویت دیگری اطلاعی ندارند، افرا هم به دستور ملکه برای گدایی کردن؛ از شبیر نوزاد گرفته و راهی چهارراه شده است که درگیرِ ماجرایی غافلگیر کننده می شود ...
اهداف ملکه برای گرفتن هویت البرز کم کم در حالِ هویدا شدن است که دلبستگی البرز به افرا قوت می گیرد و در آن سوی، آریا وارد بحرانی جدید می شود ...
و اینک عشق، توطئه، واقعیت، دروغ، شبیر با ادعای خود همه چیز را بهم می ریزد ...
ملکه همه را بسیج کرده است که البرز را پیدا کنند اما البرز خود را از دسترس خارج کرده و افرا خود را به او می رساند، عاشقانه ی آن دو در حال اوج گرفتن است که ...
البرز، سارا، آزمایشگاه شیمی و افرای عاشقی که به دنبال معشوق در به در می شود ...
شرط جدید البرز برای تولید بمب، دیدار با افراست که در این میان سارا آلوده بمب شده و افرا برای ملاقات با البرز دست به دامان ملکه می شود ...
خورشید به لعیا شک کرده و در این راستا اتفاق ناگواری رقم می خورد که ...
آریا به پای لعیا و پارسا پیچیده و می خواهد بداند در باغ ویلا چه خبر است که خبری می رسد و در آن سو هم بمب با سارا کاری می کند که افرا و البرز وارد مسیر جدیدی بشوند ...
افرا، البرز و آغازِ بُحرانی تازه! آریا، پارسا و اتفاقی پیش بینی نشده!
«قسمت پایانی فصل اول» : البرز، خورشید و وصالی که در اوج امنیت رُخ می دهد. اَما عشق ... ! ( این داستان اِدامه دارد ...)
البرز و افرا برای رسیدن به یکدیگر باید مانع ها را کنار بزنند. خورشید از یک طرف ، آریا هم از یک طرف ... ! و اَما لعیا ... !
گفت و گوی پیچیده ای بین لعیا و افرا شکل گرفته است که منجر به دل شکستگی آریا می شود. در آن سوی، پارسا مشغول زمینه چینی برای یک کار بزرگ، مهم و مخفیانه است و در این میان البرز و خورشید باید به سمت خانه ی آریا حرکت کنند و افرا را باخود همراه کنند . لعیا تنها کسی است که در خانه و پیش افراست ...!
شبیر ، افرا ، ملکه و تیری که باید به سمت یک نفر شلیک شود ...! پارسا ، البرز و خیانتی که در حال شکل گیری است ...!
بسته شدن پیمان بین افرا و ملکه، معامله البرز و پارسا...! دوئل، آغاز شده است...
